3178  |      

گیلان

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی

پیشینه تاریخی

قبل از مهاجرت اقوام آریائی به ایران صفحات شمالی ایران ، یعنی نواحی جنوب در یای مازندران ، مسکن اقوامی مانند کادوسیان ، آماردها کاسپیان و تپوریها و ... بود . قدیمی ترین سندی که از قوم کاسی ها یاد می کند مربوط به سده 24 قبل از میلاد و متعلق به ( پوزوراین شوشیناک ) است هرودوت مورخ یونانی این قسمت را حاکم نشین پانزدهم بر شمرده که ساس ها و کاسپی ها ی ساکن آن دویست تالان خراج به داریوش می پرداختند . استرابن که در 40 ق . م تا 40 میلادی می زیست اقوام گلامی ، کادوس ، ماردی و بعضی قبائل گرگانی را ساکنان نواحی شمال کوه البرز دانسته اند . در گذر زمان اعراب کادوسیان را طیلسان خواندند. بعدها این نام نیز تغیر یافت و امروزه آنها را تالش یا تالشیان می نامند . ( پلوتارک ) مورخ یونانی درباره جنگ کادوسیان با اردشیر ساسانی در 384 میلادی سخن گغته است . پیرنیا با توجه به نوشته های کتزیاس درباره کادوس ها می گوید مادها ابتدا گیلان و حوالی آن را در اختیار داشتند ولی در اواخر دوره مادها به سبب پاره ای اختلافات آن را از دست دادند چنانکه در اواخر عصر هخامنشی نیز کادوسی ها به صورت نیمه مستقل می زیستند نزاع میان مادها و کادوسیان از وقایع مهم اواخر حکومت مادها است .


موقعيت جغرافيايي

استان‌ گيلان‌ با پهنه‌اي‌ به‌ مساحت‌ ۱۴۷۱۱ كيلومتر مربع‌ در ميان‌ رشته‌ كوه‌هاي‌ البرز و تالش‌ در ساحل‌درياي‌ خزر و شمال‌ ايران‌ قرار گرفته‌ است‌. براساس‌ آخرين‌ تقسيمات‌ سياسي‌ و اداري‌ سال‌ ۱۳۷۵،شهرستان‌هاي‌ استان‌ گيلان‌ عبارتند از: آستارا، آستانه‌ اشرفيه‌، بندرانزلي‌، رشت‌، رودبار، رودسر، شفت‌ صومعه‌سرا، طالش‌، فومن‌، لاهيجان‌ و لنگرود. شهر رشت‌ مركز استان‌ گيلان‌ است‌. استان‌ گيلان‌ با استان‌هاي ‌اردبيل‌ در غرب‌، مازندران‌ در شرق‌، زنجان‌ در جنوب‌ و كشور تازه‌ استقلال‌ يافته‌ آذربايجان‌ و درياي‌ خزر در شمال‌ هم‌ مرز و همسايه‌ است‌.


جمعیت استان

اين‌ استان‌ در سال‌ ۱۳۷۵، حدود ۲۲۴۱۸۹۶ نفر جمعيّت‌ داشته‌ است‌ كه‌ ۸۳/۴۶ درصد آن‌ در نقاط‌ شهري‌ و ۱۵/۵۳ درصد بقيه‌ در نقاط‌ روستايي‌ سكونت‌ داشته‌اند. ناهمواري‌هاي‌ استان‌ از غرب‌ به‌ شرق‌ شامل‌: طالش‌، ماسوله‌ و پشته‌ كوه‌ و رشته‌ كوه‌ البرز است‌ كه‌ از سه‌ بخش‌ غربي‌، مركزي‌ و شرقي‌ تشكيل‌ شده‌ است‌. البرز غربي‌مانند حصاري‌ استان‌ گيلان‌ را در بر گرفته‌ است‌ و بلندترين‌ قله‌ آن‌ در گيلان‌ فك‌ يا دلفك‌ (آشيانه‌ عقاب‌) نام‌ دارد.جلگه‌هاي‌ استان‌ گيلان‌ درميان‌ دريا و كوهستان‌ تا ارتفاع‌ يكصد متري‌ سطح‌ دريا گسترش‌ يافته‌اند كه‌ به‌ سه‌قسمت‌ عمده‌ تالش‌، گيلان‌ غرب‌ و گيلان‌ شرق‌ تقسيم‌ مي‌شوند.


تاريخ و فرهنگ

تاريخ‌ گيلان تا شش‌ قرن‌ پيش‌ از ميلاد، يعني‌ تا زماني‌ كه‌ تاريخ‌ نگاران‌ يونان‌، گوشه‌هايي‌ از تاريخ‌ ايران‌ را روشن‌ كرده‌اند، تاريك‌ و مبهم‌ است‌ و تنها با تكيه‌ بر پاره‌اي‌ كاوش‌هاي‌ باستان‌ شناختي‌ مي‌توان ‌گوشه‌هايي‌ از آن‌ را روشن‌ كرد. آثار به‌ دست‌ آمده‌ از سرزمين‌هاي‌ سواحل‌ جنوب‌ درياي‌ خزر به‌ دوره ‌پيش‌ از آخرين‌ يخ‌بندان‌ (بين‌ ۵۰ تا ۱۵۰ هزار سال‌ پيش‌) تعلّق‌ دارند.
پيشينه‌ تمدن‌ گيلان‌ به‌ چند هزار سال‌ پيش‌از ميلاد مسيح‌ مي‌رسد. در آن‌ دوره‌ «كاسي‌»ها براي‌ دستيابي‌ به‌ زمين‌هاي‌ بهتر به‌ نواحي‌ ديگر مهاجرت‌ كردند. درهمين‌ زمان‌، گروهي‌ از قوم‌هاي‌ مهاجر من‌جمله‌ آريايي‌ها به‌ علّت‌ تغيير آب‌ و هوا و افزايش‌ سرماي‌ قطبي‌ به‌ اين‌منطقه‌ كوچ‌ كردند و از آميزش‌ مهاجران‌ و ساكنان‌ بومي‌ منطقه‌، چندين‌ قوم‌ جديد تشكيل‌ شد كه‌ در اين‌ ميان‌ دوقوم‌ «گيل‌» و «ديلم‌» اكثريت‌ داشته‌اند. در سده‌ ششم‌ پيش‌ از ميلاد، گيلانيان‌ با كوروش‌ هخامنشي‌ متفق‌ شدند ودولت‌ ماد را سرنگون‌ كردند. زمانيكه‌ سلسله‌ هخامنشي‌ سرنگون‌ شد، كشور به‌ تصرف‌ اسكندر و سپس‌سلوكي‌ها درآمد. در زمان‌ سلوكيان‌، فرمانروايان‌ محلي‌ گيلان‌، با استقلال‌ كامل‌ حكومت‌ مي‌كردند. در زمان‌ساسانيان‌، گيلان‌ تا اندازه‌اي‌ استقلال‌ خود را از دست‌ داد. در زمان‌ خلفاي‌ عباسي‌، علويان‌ در كوهستان‌هاي‌ ديلم‌زندگي‌ مي‌كردند و مي‌كوشيدند دست‌ خلفاي‌ عباسي‌ را از ديگر نقاط‌ ايران‌ كوتاه‌ كنند. چنين‌ بود كه‌ بناي‌ اتحادديلميان‌ و علويان‌ پي‌ريزي‌ شد. در حدود سال‌ ۲۹۰ هجري‌ قمري‌، مردم‌ گيلان‌ و ديلم‌ به‌ مذهب‌ شيعه‌ روي‌آوردند. از همين‌ دوره‌ در تاريخ‌ ايران‌ سلسله‌هايي‌ با منشاء گيلاني‌ و ديلمي‌ پديد آمدند. يكي‌ از مهمترين‌ اين‌سلسله‌ها «آل‌ بويه‌» بود. در قرن‌ هشتم‌ هجري‌ «اولجايتو» مغول‌ موفق‌ شد به‌ طور موقت‌ بر اين‌ سرزمين‌ پيروز شود.
گيلانيان‌ در روي‌ كار آمدن‌ خاندان‌ صفوي‌ نقش‌ مهمي‌ ايفا كردند ولي‌ در زمان‌ سلطنت‌ شاه‌عباس‌ اوّل‌، گيلان‌استقلال‌ خود را از دست‌ داد. در سال‌ ۱۰۷۱ هجري‌ قمري‌ شماري‌ از قزاقان‌ روس‌ به‌ قصد غارت‌ به‌ گيلان‌ هجوم‌برده‌ و دست‌ به‌ چپاول‌ زدند. نادر شاه‌ به‌ علّت‌ علاقه‌ زياد به‌ افزايش‌ قدرت‌ نيروي‌ دريايي‌، گيلان‌ را مورد توجه‌ جدي‌ قرار داد.
گيلك‌ها در پيروزي‌ انقلاب‌ مشروطه‌ نيز سهي‌ عمده‌ داشتند و آنان‌ در سال‌ ۱۲۸۷ ه.ق‌ پس‌ از دو روز پيكارعليه‌ قزاقان‌ محّمد عليشاه‌، تهران‌ را فتح‌ كردند. نقش‌ مردم‌ گيلان‌ در نهضت‌ مشروطه‌ و جنبش‌ ميرزا كوچك‌ خان‌جنگلي‌ از نمونه‌هاي‌ درخشان‌ تاريخ‌ اين‌ خطه‌ است‌.
استان‌ گيلان‌ از نظر فرهنگي‌ نيز يكي‌ از مناطق‌ ويژه‌ ايران‌ است‌ كه‌ مجموعه‌اي‌ از سنن‌ ديرين‌ و باستاني‌ راپديد آورده‌ است‌. زبان‌ مردم‌ گيلان‌ نيز تحت‌ تأثير تنوع‌ قومي‌، گويش‌هاي‌ گوناگون‌ دارد كه‌ مهّم‌ترين‌ آن‌ها گيلكي‌، تالشي‌ و ديلمي‌ است‌.


نژاد

درباره نژاد اقوام ساکن گیلان قبل از ورود آریائی ها نظریه های مختلفی وجود دارد . اغلب پژوهشگران از جمله ( هنری فیلد ) بر آنند که سومری ها مظاهر تمدن خود را از ناحیه جنوب شرقی دریای مازندران که در آنجا گنجینه ای از اشکال و سفال سومری کشف شده با خود به جلگه بین النهرین آورده اند . در پهلوان نامه گیل گمش از قول پروفسور آمده است : این گونه می توان گفت که ریشه نژادی سومریان با آریائی های کوهپایه نشین کوهستان های خاوری همگن باشد و افسانه های کهن این مردم نیز اشاره به کوچ آنان از فرازهای سخت به سوی آبرفت های زندگی بخش بین النهرین می کند


زبان

گویش گیلکی وابسته به زبانهای آریائی است که قرنها و هزاره ها در برابر نفوذ فرهنگ اقوام بیگانه موجودیت خود را حفظ کرده است . گویش گیلکی خود به دو شاخه کلی گیلکی رشتی و لاهیجانی تقسیم می شود . شاید بتوان رودخانه سفید رود را مرز مشخص کننده محدوده های این دو گویش محسوب کرد .


مذهب

مردم گیلان در آغاز به خدایان متعدد اعتقاد داشتند و در زمان ساسانیان بیشتر مردم گیلان زرتشتی شدند . در روزگار قباد گروهی از گیلانیان به این ایین گرویدند . جنگهای خونینی بین دیلمیان و اعراب باعث شد تا مردم گیلان کمکم با اعتقادات اعراب آشنا شوند و به دین اسلام بگروند .


آب و هوا

اقليم‌ سرزمين‌ گيلان به‌ آب‌ و هواي‌ معتدل‌ خزري‌ معروف‌ است‌ .كوهستان‌ تالش‌ با جهت‌ شمالي‌، جنوبي‌ و كوهستان‌ البرز با امتداد غربي‌ - شرقي‌، مانند سدي‌ از عبور بخار آب‌ درياي‌ خزر‌ و بادهاي ‌مرطوب‌ شمال‌ غربي‌ به‌ داخل‌ ايران‌ جلوگيري‌ مي‌كند و به‌ علّت‌ ارتفاع‌ زياد موجب‌ بارندگي‌هاي‌ فراوان‌ در استان‌گيلان‌ مي‌شود. تبخير گسترده‌ درياي‌ مازندران‌ ضمن‌ افزايش‌ رطوبت‌ هوا در تابستان‌ و كاهش‌ آن‌ در زمستان‌،مي‌انجامد. از اين‌ رو، يخ‌ بندان‌ زمستاني‌ در نواحي‌ كناره‌اي‌ دريا بسيار كم‌ گزارش‌ شده‌ است‌. ميزان‌ بارندگي‌ دراستان‌ گيلان‌ به‌ بادهاي‌ مرطوبي‌ بستگي‌ دارد كه‌ در زمستان‌ از شمال‌ غرب‌ در بهار از شرق‌ و در تابستان‌ و پاييز ازغرب‌ مي‌وزند. اين‌ بادها، هواي‌ مرطوب‌ دريا را به‌ سوي‌ جلگه‌ گيلان‌ مي‌رانند و موجب‌ بارندگي‌هاي‌ فراوان‌ وطولاني‌ مي‌شوند. در سال‌ ۱۳۷۵، ميزان‌ بارندگي‌ در رشت‌ ۴/۱۰۱۵ ميليمتر و تعداد روزهاي‌ يخبندان‌ سالانه‌ آن‌۲۰ روز و روزهاي‌ باراني‌ آن‌ ۱۵۶ روز گزارش‌ شده‌ است‌. متوسط‌ حداقل‌ دماي‌ رشت‌ ۳/۶ درجه‌ سانتي‌گراد و متوسط‌ حداكثر دماي‌ آن‌ ۹/۲۰ درجه‌ ثبت‌ شده‌ است‌.

 

موزه ها

كاخ‌ موزه‌ ميان‌ پشته‌ (نمايشگاه‌ نظامي‌ دريايي‌) - انزلي‌
موزه‌ رشت‌ - رشت‌


 

صنايع‌ دستي‌ و سوغاتي‌ها

مهمترين‌ صنايع‌ دستي‌ و سوغاتي‌هاي‌ استان‌ عبارتند از: چوبكاري‌، چادرشب‌ بافي‌،زيلو و جاجيم‌، گليم‌، دست‌ بافت‌هاي‌ ابريشمي‌، پشمي‌ و نخي‌، بامبوبافي‌، سفالگري‌، كوزه‌گري‌، نمدمالي‌،حصير بافي‌ و سبدبافي‌، مرواريد بافي‌، قاليبافي‌، چموش‌ دوزي‌، قلابدوزي‌، نقاشي‌ روي‌ كدو معروف‌ به‌ كدوقلياني‌، كلوچه‌، بادام‌، چاي‌، برنج‌، ماهي‌، زيتون‌ و...


آثار باستانی و جاذبه های گردشگری

پل تاريخی لوشان رشت

اين پل، پيش از احداث شاهراه كنونی قزوين- رشت و پل جديد بتوني، تنها راه ارتباطی دو سوی رودخانه شاهرود بود. برخی پژوهندگان ساختمان اين پل اجری را به خسروخان گرجی حكمران گيلان در زمان سلطنت فتح‌علی شاه نسبت می دهند. اما به نظر می رسد كه اين پل در قرن نهم هجری قمری ساخته شده باشد. پل لوشان 102 متر طول و چهار چشمه دارد كه دو چشمه آن بزرگ و دو چشمه ديگر آن كوچك است. در پايه پل اتاق بسيار بزرگی وجود دارد كه ضمن كمك به ايستايی پل، برای اقامت و استراحت كاروانيان در شب و به هنگام بارندگی و سرما بسيار مناسب است. ارتفاع پل از سطح رودخانه تا بلندترين نقطه آن 15 متر است. نام اين پل با حوادث تاريخ معاصر گيلان پيوند خورده است. علاوه بر پل های ياد شده، از پل های زير نيز می‌توان نام برد كه به لحاظ قدمت و شيوه ساخت و معماری جالب توجه هستند: پل ليشاوندان پس از سه راهی شفت (دوره قاجار) پل گاز رودبار جاده قديم صومعه سرا (دوره قاجار) و پل قديمی شفارود در پونل طالش (دوره قاجاريه).

 

پل غازيان (انزلي) بندر انزلي

اين پل بر روي رودخانه انزلي، بين غازيان و ميان پشته و در مسير ارتباطي تهران- رشت (از طريق انزلي) برپا شده است. ساختمان اين پل، به همراه پل ديگر انزلي، توسط مهندسان سوئدي در سال 1314 آغاز گشت و در سال 1316 به پايان رسيد.پل غازيان در زمان خود از معدود پل هاي پيشرفته جهان در نوع خود بوده و بر همين اساس، در سال‌هاي اخير جزو پل هاي تاريخي ايران به ثبت رسيده است. اين پل 40/210 متر طول و 10 متر پهنا دارد. ارتفاع آن از سطح آب 85/6 متر و داراي 5 دهانه ثابت و يك دهانه متحرك به طول 25 متر است. از زير دهانه اخير در گذشته كشتي ها تردد مي كردند. مصالح مورد استفاده در بنا، بتون و آهن است. قسمت متحرك پل توسط چرخ دنده و به كمك نيروي موتور يا انسان به بالا و پايين حركت مي كند. اين پل به شماره 1514 به ثبت تاريخي رسيده است.

 

 

 

محوطه باستاني مارليك رودبار

در كرانه خاوري سفيدرود رودبار، دره زيبايي به نام گوهررود وجود دارد كه به علت حاصل‌خيزي خاك و رطوبت و ملايمت هوا از بهترين نقاط منطقه رحمت آباد رودبار به شمار مي رود. در دره گوهررود، تپه هاي بزرگ و كوچك به چشم مي خورند كه از دوران باستان برجاي مانده اند تپه مارليك يكي از مهم‌ترين آن‌هاست.
تپه هاي باستاني گوهر رود، از جمله مارليك، بقاياي يك تمدن باستاني فراموش شده را در دل خود پنهان كرده اند. در ميان تپه ها، پنج تپه مارليك، زينب بيجار، دور بيجار، پيلاقلعه و جازم كول مهم تر و غني تر از ديگر تپه ها هستند. باستان شناسان معتقدند، ميان اين تپه ها، روابط نزديك برقرار بوده است. تپه مارليك كه گنجينه اي ارزنده از هنر و تمدن بشري را در طول قرن ها در خود پنهان و حفظ كرده در حقيقت يك تپه طبيعي و صخره اي است كه از سنگ هاي سولفات اهن تشكيل شده است.
بررسي لايه هاي طبيعي و زيرين تپه نشان مي دهد كه شكاف هايي بزرگ در درون تپه ايجاد كرده اند. گروهي از پژوهش گران معتقدند نام مارليك برگرفته از انبوده مارهايي است كه در اين تپه زندگي مي كنند. بدين گونه، افسانه مار و گنج در اين تپه مصداق واقعي پيدا كرده است اما بعضي واژه مارليك را يك واژه تاريخي مي دانند كه از دو جزء مارد و ليك به معني قوم مارد ساخته شده است. اگر اين نظريه درست باشد، گنجينه مارليك به قوم آمارد تعلق دارد. كاوش هاي مارليك، در سال هاي 41-1340 ه ش با همكاري دانشگاه تهران و اداره باستان شناسي انجام گرفت. در بررسي تپه هاي باستاني و منطقه رحمت آباد انبوهي ظرف شكسته سفالي كه در سطح دره ها پراكنده بود ديده شد.
در يكي از تپه هاي باستاني دره گوهر رود، يك گمانه زني آزمايشي به طول سه متر و عرض دو متر به انجام رسيد و نتايجي دور از انتظار به دست آمد. به عبارتي در مدتي كم تر از دو روز با كاوش آزمايشي، آثاري گران بها و تاريخي يافت شد كه از ان جمله مي توان به كشف دو مجسمه كوچك گاو مفرغي، دو مهر استوانه اي، چهارده دكمه طلا و آثار جالب ديگر كه نشان دهنده اهميت باستاني اين تپه ها هستند اشاره كرد.
در مراحل اوليه كاوش آثار ساختماني چهارديواري پديدار شد كه در حدود 30 متر مساحت دارد و به نظر مي رسد كه آرامگاه يا معبد است. در اين آرامگاه اشيايي مانند ظروف نقره اي با لوله بلند طلا و نقش هاي افسانه اي، يك تبر مفرغي دوسر و انبوهي سرپيكان مفرغي پيدا شد. در ادامه كاوش وضعيت اصلي تپه كه معرف آرامگاه و گورستان اقوام فراموش شده باستاني بود آشكار شد.
احتمال مي رود كه اين تپه، آرامگاه خصوصي فرمانروايان و شاهزادگان محلي بوده است كه در اواخر هزاره دوم و اوايل هزاره اول پيش از ميلاد در اين منطقه حكومت مي كرده و مردگان خود را بنا بر سنن و آيين هاي قومي كه در آن دوره رايج بود به همراه اشياء و آثار قيمتي در اين آرامگاه ها به خاك مي سپرده اند. زماني كه سه چهارم كاوش در تپه انجام شد در حدود 25 آرامگاه با اتاق آرامگاه در آن كشف شد.
در چند آرامگاه نيز بازمانده استخوان هاي انسان بدست آمد اما در همه اتاق ها، بي استثناء اشيايي مانند ظروف مفرغي ظرف هاي سفالين، دكمه هاي تزئيني ، انواع سرگرز، پيكان، شمشير، خنجر، مجسمه هاي برنزي و سفالي، كلاه خود، سرنيزه، مچ بند و اسباب و افزاري ديگر پيدا شد. در ميان اين آثار انبوهي گوش پاك كن طلا و برنز، ناخن پاك كن طلا و مفرغ، سوزن هاي طلا و مفرغ، دوك پشم ريسي و وسايلي از اين گونه به دست آمد كه معرف فرهنگ و طرز زندگي اين اقوام هستند.
پارچه هاي به دست آمده از تپه مارليك، نشانه ظهور و پيشرفت صنعت بافندگي در هزاران سال پيش در ايران و به ويژه در گيلان هستند.در كاوش هاي جديد مارليك؛خط ها و نقش هاي جالبي به دست آمد. از جمله آن‌ها مهري است كه روي آن خط ميخي حك شده است يا مهري ديگر كه مجلس شكار را نشان مي دهد. به گفته باستان شناسان اين مهرها به يك هزار سال پيش از ميلاد، يعني به 3000 هزار سال پيش مربوط اند. آثار و نشانه هاي كنده شده و طرز كنده كاري آن‌ها پيشرفت تمدن در گيلان را نشان مي دهد. كاوش هاي مارليك، يكي از بي سابقه ترين كاوش هاي جهان است زيرا تاكنون كم تر ديده شده است كه در كاوش هاي باستان شناختي گنجينه اي چنين گران‌بها چه از نظر كميت و چه از نظر كيفيت به دست آيد.
در اين كاوش ها هم چنين انبوهي جام هاي طلا ، نقره، مفرغ، موزاييك، چيني و بدل چيني به دست آمد. در ميان جام هايي كه در اين كاوش ها به دست آمد؛ نمونه هاي بي مانندي وجود دارد كه در هيچ يك از كاوش هاي علمي جهان مانند آن‌ها پيدا نشده است. از آن ميان جام مارليك را مي توان نام برد كه از زرناب است و ارتفاع آن به 18 سانتي متر مي رسد. ارتفاع نقش برجسته هاي اين جام تا دو سانتي متر نيز مي رسد كه نشان دهنده مهارت استادكاري است كه با ضربات چكش ان را آفريده است. نقش وسط جام، درخت زندگي است و در دو سوي درخت دو گاو بالدار ديده مي‌شوند كه در حال بالا رفتن از درخت هستند. نمايش بدن حيوان به حالت نيم رخ و نمايش سر آن‌ها از رو به رو، از ويژگي هاي هنر ايراني است و همين هويت ايراني جام و سازنده آن را نشان مي دهد. در كف جام، يك گل تزييني زيبا نقش شده است و در ميان گل ، نقش خورشيد ديده مي‌شود كه شعاع هاي خود را به طور منظم پراكنده است.

 

آرامگاه ميرزا كوچك خان رشت

آرامگاه ميرزا كوچك خان جنگلی معروف به سردار جنگل در جنوب شهر رشت و در محله سليمان داراب واقع شده است. اين آرامگاه، در سال‌های انقلاب با شور و شوقی كه نسل جوان برای آشنايی با شخصيت های تاريخی منطقه گيلان از خود نشان می دادند، مورد توجه قرار گرفت و به دنبال آن سيل مسافران برای ديدن آرامگاه به سوی محله سليمانی داراب سرازير شد. در حال حاضر، بنايی ساده، اما زيبا روی قبر ميرزا كوچك خان ساخته شده است.

 

آرامگاه دكتر محمدمعين آستانه اشرفيه

آرامگاه دكتر محمدمعين مولف فرهنگ شش جلدي معين، در كنار رودخانه حشمت رود آستانه اشرفيه قرار دارد. آرامگاه اين دانشمند فقيد كه از چهره هاي برجسته ادبيات و فرهنگ ايران زمين است همواره مورد بازديد شيفتگان فرهنگ پارسي قرار مي گيرد.
 
 
آرامگاه سيدعلي كيا آستانه اشرفيه
 
ين آرامگاه در دهكده اژدها بلوچ لشت نشا واقع شده است. نقشه اين بنا از خارج عبارت از يك چهار ضلعي است كه در برابر هر ضلع، ايواني قرار دارد. سقف ايوان ها در جلو، روي ده ستون چوبي با سرستون هاي زيباي قديمي، استوار شده است. اين بقعه، از نظر تزيينات كاشي كاري نيز جزو معدود بناهاي امام زاده هاي شمالي كشور به شمار مي رود. ازاره دروني بنا و ايوان ها همه با كاشي هاي هفت رنگ و با نقش هاي گل و بوته و پرنده پوشش شده است. شيوه نقش اندازي بر روي اين كاشي ها چنان است كه آثار دوره زنديه را تداعي مي كند. در بالا و پايين كاشي ها قرنيسي به عرض ده سانتي متر نصب شده است.

 

قلعه لمبسر رودبار

در ناحيه رودبار نيز بيش از هر چيز ويرانه هاي مربوط به قلعه هاي اسماعيليه كه بر فراز ستيغ كوهساران خودنمايي مي كنند،‌ نمايان است. دژ لمبسر يكي از عظيم ترين و وسيع ترين دژهاي منطقه است كه دو رود ‹‹نينه رود›› و ‹‹لمه در›› در دو سوي آن جريان دارند. قلعه لمبسر از سه جهت مخاور، جنوب و شمال به پرتگاه هاي مخوفي منتهي مي گردد. بخشي از سمت خاوري آن، يعني سمت رودخانه نينه رود، شيب كم تري دارد. به همين جهت، ديواري عظيم و قطور با سنگ هاي بسيار بزرگ ساخته اند كه تا امروز قسمتي از آن پابرجاست و در حدود 20 متر طول و 10 متر ارتفاع دارد. قسمت جالب توجه دژ،‌ آب روي آن است كه تا امروز هم مسير آن را مي توان تشخيص داد. اين آب رو كه از طرف شمال وارد دژ مي شود، به آب انبارهاي مكعب مستطيل شكلي به طول 80/5 متر و عرض 90/1 متر و عمق 90/1 متر منتهي مي شود. اين آب انبارها در دل سنگ كنده شده اند. سه آب انبار ديگر مانند اين ها در طرف شمال و مخاور و در خارج از ديوارهاي دژ ديده مي شود. در آخرين قسمت محوطه شيب دار دژ، در يك پارچه سنگ كه از خاور به باختر كشيده شده است، چند آب انبار نزديك يك ديگر در دل سنگ كنده شده اند و آب انبار بزرگ حدود 12 متر طول دارد. اين آب انبارها تنها مكان ذخيره آب دژ لمبسر نبوده اند؛ زيرا در پايين ديوار خاوري دژ ، جايي كه آب انبارهاي خارج قلعه در سنگ كنده شده اند، فضاي سرپوشيده اي در ارتفاع 190 متري وجود دارد كه با پله هايي ناهموار به لب رودخانه منتهي مي شود. پهناي اين فضاي سرپوشيده 95 سانتي متر و قطر هلال تاق آن كمي بيش از 30 سانتي متر است. اين فضاي سرپوشيده فعلا از خاك و سنگ انباشته شده است. قلعه لمبسر يكي از شگفت انگيز ترين قلعه هاي ايران است و قدمت آن به دوران پيش از اسلامي مي رسد.

 

حمام پيرسرای رشت

اين بنا در محله پيرسرای رشت واقع شده و از آثار اواخر دوره قاجار به سال 1334 ه. ق است كه توسط سه تن از افراد خير به نام‌های باقر، حاج حسن و حاج عبدالله و به معماری تقی نامی ساخته شده است. سازنده كاشی های حمام، محمد فرزند حاج يوسف كاشی ساز- سازنده كاشی های حمام حاجی محمد جعفر رشت- است.

 

حمام شاه (انزلي)

اين بنا كه مهم‌ترين حمام تاريخي شهرستان انزلي به شمار مي رفته در اوايل دوره قاجار توسط امير هدايت الله فومني معروف به گيلانشاه (مقتول 1200 ه. ق) ساخته شده و به هنگام مسافرت و اقامت شاهان قاجار در انزلي مورد استفاده آنان قرار مي گرفت. حمام شاه انزلي كه به سبك ديگر حمام هاي قديمي ساخته شده و داراي كاشي‌كاري زيبايي بوده در دوره اخير ويران شده است.

 

كاروان سرای لات رشت

اين كاروان سرا كه نزد اهالی محل به كاروان سرای شاه عباسی نيز شهرت دارد در 35 كيلومتری جنوب رشت و در چهار كيلومتری امام زاده هاشم، بر سر جاده رشت- قزوين واقع شده است. نام بانی و هم چنين سازنده يا سازندگان آن معلوم نيست: زيرا كه مانند بسياری ازكاروان سراها، فاقد كتيبه و سنگ نبشته است. ولی براساس نوشته متن های تاريخی به دستور منوچهر خان معتمدالدوله در سال 1246 هجری قمری ساخته شده است. اين كاروان سرا حياطی مربع شكل دارد كه در هر ضلع آن به طول 27 متر، هفت صفه و اتاق ساخته اند. در كنج های ضلع های شمالی و جنوبي، صفه مانندی ساخته شده كه به مال بند زمستانی راه دارد. در كاروان سرا در ضلع شرقی آن قرار دارد. كاروان سرا با آجر و ملاط ساروج ساخته شده است.

 

مدرسه شاپور رشت

اين مدرسه، از بناهای اوايل دوره پهلوی است كه بر سر راه رشت به بندرانزلی قرار دارد و اولين مدرسه به شيوه امروزی و با معماری نوبن در گيلان است. اين ساختمان. نخستين دبيرستان گيلان است كه در آن آمفی تئاتر، آزمايشگاه و ديگر تاسيسات جنبی نيز پيش بينی و ساخته شده است. اين بنا با شماره 1515 در فهرست آثار ملی كشور به ثبت رسيده است. علاوه بر اين مدرسه، مدرسه قديمی معروف به شهيد بهشتی نيز كه به دوره قاجاريه مربوط است در خيابان آزادگان رشت واقع شده و اثری جالب توجه می باشد.
 
 
مسجد صفي رشت
 
اين مسجد از بناهای مذهبی زيبای شهر رشت است كه در دوره صفويه ساخته شده است. وجه تسميه اين مسجد به محمدميرزا معروف به صفی ميرزا، پسر بزرگ شاه عباس مربوط است كه به فرمان پدر خود در محلی نزديك به اين مسجد كشته شد. اين محل، كه قتل‌گاه شاهزادگان جوان و بی‌گناه بود، به دستور شاه عباس، شهيديه نام‌گذاری شد و محل بست و پناه‌گاه مجرمان به شمار می‌رفت. مسجد صفي، گچ‌بری ها و كاشی‌كاری‌های زيبايی دارد و به دليل قدمت تاريخي، از اهميت فرهنگي، هنری و جهانگردي برخوردار است.
 
بقعه بي بی حوريه (خانم حوريه) رشت
 
اين بقعه در شالور، در كنار راه انزلي- رشت قرار دارد و گفته مي‌شود آرامگاه خواهر امام رضا (ع) و از دختران امام موسی كاظم (ع) است. بقعه تاسيساتی از قبيل زاير سرا، مسجد با دو گلدسته بلند و زيبای كاشی كاری شده، سرايداری عمومی و پاركينگ دارد.
 
بقعه خواهر امام رشت
 
اين بقعه در محله خواهر امام رشت واقع شده است. بر روی سقف اصلی بقعه با خط نستعليق سفيد بر زمينه آبي، آيه هايی از قران و مطالبی را به تاريخ 1306 ه. ق نوشته اند. سر در حياط بقعه، با آجرهای لعابدار چيده شده و ابياتی به تاريخ 1290 ه. ق بر ان نوشته شده است.بر سمت چپ در بقعه خواهر امام، كتيبه سنگی از دوره ناصرالدين شاه در مورد معافيت مالياتی نانوايان به تاريخ 1272 ه. ق نصب شده است.
 
قلعه رود خان

اين قلعه در ۱۲ کيلومترى جنوب شرقى فومن و در دل جنگل‌هاى انبوه مناطق کوهستانى جاى دارد. اين قلعه که به سکسار و قلعه حسامى نيز شهرت دارد، از بزرگ‌ترين و با عظمت‌ترين دژهاى نظامى گيلان و حتى ايران به شمار مى‌آيد و مساحت آن بالغ بر ۵۰ هزار متر مربع است. اين قلعه در ارتفاع ۶۰۰ مترى و در بلندترين نقطه کوه قرار دارد. با توجه به خاک‌بردارى محوطه داخلى و بررسى پىف بنا، احتمالاً اين دژ به عصر ساسانى تعلق دارد و در زمان حکومت سلاجقه تجديد بنا شده است. از اين رو قلعه رودخان را از قلاع اسماعيليه به حساب مى‌آوردند.

عمارت كلاه فرنگي

اين عمارت که در ميان پارک‌ شهر رشت (باغ محتشم) جاى گرفته، از بناهاى زيباى شهر رشت به شمار مى‌آيد. رودخانه گوهررود با انحناى خاصى از جنوب ساختمان و باغ عبور کرده و زيبايى محيط اطراف بنا را دوچندان مى‌سازد.
باغ محتشم و عمارت کلاه‌فرنگى در زمان ‿محمد صادق خان اکبر سردار محتشم“ ملقب به ‿سردار معتمد“ ساخته شد.
اين بنا از بيرون سه طبقه به نظر مى‌آيد، در حالى که از داخل داراى چهار طبقه است. در اطراف ساختمان، اول و دوم ۱۸ ستون چوبى کار گذارده شده که بام و بالکن طبقه دوم را بر روى خود استوار مى‌دارند. طبقات اول و دوم هر يک داراى دو اتاق است.
اين اتاق‌ها هر يک به وسيلهٔ پنجره‌هايى نورگيرى داخلى و تهويه مناسب هوا را در فصل گرم سال ممکن مى‌سازند.
عمارت کلاه‌فرنگى يک بناى چند ضلعى است. همين مسئله ظاهر زيبايى به ساختمان مى‌بخشد و از يک نواختى نماى بيرون آن جلوگيرى مى‌کند. بلندترين اتاق اين عمارت هشت‌گوش و از هر سو داراى پنجره‌هايى است که رو به باغ باز مى‌شود.
مصالح به کار رفته در اين بنا آجر، چوب و گچ است. از سفال‌هاى خمره‌اى قرمز رنگ نيز براى پوشش بام استفاده شده است. عمارت کلاه‌فرنگى مدت‌ها محل سکونت حاکمان و فرمانداران شهر رشت بود و بارها به دست تعمير و مرمت سپرده شد. در سال ۱۳۷۴ اين عمارت به مديريت ميراث فرهنگى گيلان واگذار گرديد و امروزه از آن به عنوان مرکز آموزشى هنرهاى سنتى استفاده مى‌شود.

 

تالاب انزلي

از جمله زيباترين مناظر آبى گيلان است. اين تالاب محل تخم‌ريزى آبزيان و پناهگاه و مأمن پرندگان بومى و مهاجر است. در داخل تالاب جزاير زيبايى وجود دارد و دو شهر زيباى انزلى و آب‌کنار در ساحل آن قرار دارد.
از ديدنى‌هاى چشم‌نواز تالاب انزلى مى‌توان از گل‌هاى نيلوفر آبى نام برد که غنچه‌ها و برگ‌هاى آن سر از آب برآورده و سطح وسيعى از تالاب را مى‌پوشاند. رويش نى در تالاب هم هر چند از نظر اکولوژيکى مشکلات زيادى ايجاد کرده است، اما در جاى خود يکى از مظاهر اصلى اکوسيستم طبيعى تالاب بخه شمار مى‌آيد. انبوه پرندگانم در اين نيزار زندگى مى‌کنند و ضمن تهيه غذاى خود، به تخم‌گذارى و تولد مثل در آن ادامه مى‌دهند. تالاب براى پرندگان مهاجر نيز زيستگاه مطلوبى به شمار مى‌رود.
همه ساله هزاران پرنده مهاجر از بخش‌هاى شمالى براى زمستان گذرانى و ادامه حيات به تالاب انزلى روى مى‌آورند. نيزارها، گذشته از آن که زيستگاه مناسبى براى پرندگان به شمار مى‌روند، رويشگاه گياهانى با قابليت انعطاف فراوان هستند که در صنايع دستى و بومى گيلان کاربرد قابل توجهى دارند. حصير، زنبيل، سبد، ظروف حصيرى و ... از اين گياهان ساخته مى‌شود.
تالاب انزلى محل مناسبى براى ورزش‌هاى آبى از جمله قايق‌سوارى است.

 

جنگلهاي گيلان

جنگل‌هاى گيلان از مناظر طبيعى زيباى گيلان است. جذابيت جنگل‌هاى گيلان در تنوع گونه‌هاى جنگلى آن‌هاست و همين امر آن‌ها را از جنگل‌هاى يک دست مانند سوزنى برگ متمايز مى‌سازد. سطح زمين‌هاى جنگلى گيلان را در فواصل درختان، فرشى از چمن مى‌پوشاند. جنگل‌هاى گيلان با اين بستر سبز امکانات زيادترى را از نظر تغذيه حيات وحش و استفاده‌هاى فراغتى فراهم ساخته است. جنگل‌هاى سراوان -نزديک رشت- جنگل‌هاى تالش، جنگل‌هاى لاهيجان و جنگل‌هاى ديلمان از جمله جنگل‌هاى زيبا و ديدنى گيلان است.
 
 
ييلاقهاي گيلان
 
مناطق ييلاقى گيلان که در حال حاضر مورد استفاده قرار مى‌گيرد عبارتند از: نواحى ييلاقى جواهر دشت، يلاق‌هاى واقع در مسير دره رودخانه پل‌رود، ييلاق‌هاى ديلمان و اسپيلى، ييلاق‌هاى نواحى رودبار، ييلاق‌هاى تالش و آستارا.


خواندن 2343 دفعه

عضویت در خبرنامه

سامانه پرداخت آنلاین

لطفا مبلغ را در کادر زیر وارد نمایید.

مبلغ:
بابت:

نماد اعتماد و نشان ملی

logo-samandehi

جوملا فارسی